تغیر مسیر یافته از - فاضل ادرکانی
زمان تقریبی مطالعه: 13 دقیقه
 

محمدحسین فاضل اردکانی





معروف به «فاضل» و «فاضل اردکانی» فرزند محمداسماعیل فرزند ملا ابوطالب یزدی فرزند آخوند آقا علی یزدی از عالمان برجسته یزد در سده سیزدهم و اوایل سده چهاردهم قمری می‌باشد.


۱ - معرفی اجمالی



آیة الله حاج شیخ محمدحسین فاضل اردکانی در یکی از روزهای سال ۱۲۳۵، در اردکان، از توابع یزد، در خانواده ای عالم و متقی دیده به جهان گشود.
[۱] نقباء البشر، ج۲، ص ۵۳۱.
[۲] اعیان الشیعه، ج۶، ص ۱۴۲.
پدرش آیة الله محمد اسماعیل اردکانی از عالمان و مراجع زمان خود در اردکان بود. از میان اجداد وی، «سلطان محمد»، از بازماندگان شمس تبریزی، به سبب مخالفت با تاج گذاری نادر شاه به اردکان تبعید شد. از آن جا که اردکان در آن روزگار، بخشی از محل سکونت زرتشتیان بود، این تبعید نوعی تنبیه محسوب می شد. فرزندان سلطان محمد به تدریج در اردکان زیاد شدند. که از همه مشهورتر، عالم ربانی «آخوند آقا علی» صاحب کرامات. یکی از فرزندان آن بزرگوار «شیخ ابوطالب» است که از فقیهان معروف قرن سیزدهم هجری به شمار می آید.
[۳] فرهنگ یزد، ش ۱۲، مقاله دکتر سید محمود طباطبایی اردکانی، شجره نامه آیه الله فاضل اردکانی.
وی سر سلسله خاندان «آل اردکانی» در کربلا و تهران بود.

۲ - از کودکی تا اجتهاد



آیة الله فاضل اردکانی از همان ابتدایی که خواندن و نوشتن را فرا گرفت، مقدمات را در نزد پدرش شروع نمود. عمویش «محمد تقی اردکانی» با دیدن هوش و ذکاوت ذهنی او از برادرش خواست تا وی را برای تعلیم و تربیت علوم دینی به یزد بفرستد. پدر با پیشنهاد برادر موافقت نمود و محمد حسین را نزد آیة الله محمد تقی اردکانی ـ که در آن زمان ریاست حوزه علمیه یزد را بر عهده داشت ـ فرستاد. وی تربیت محمد حسین را شخصا بر عهده گرفت و از مقدمات تا سطوح عالی را به او آموخت.
[۴] ماهنامه سیمای اردکان، ش۷، فروردین ۷۲.

وی در یکی از اجازه نامه هایش، از او «محمدتقی اردکانی» به عنوان استاد راهنما و کسی که در مسائل علمی به او استناد می کند یاد کرده، و گفته است:
«هر چه دارم از او دارم. عمویم پژوهنده ای تیزنگر و پیشگام بر دانشمندان عصرش و از لحاظ فضل بالنده و فهم تیز و خوش فهمی برتر بود. پاک روش و پاکیزه، بلکه نابغه ای بزرگ بود.»
[۵] فرهنگ یزد، ش ۱۲، مقاله مرحوم دکتر سید محمود طباطبایی اردکانی.

آیة الله فاضل اردکانی پس از اتمام سطوح دروس حوزوی در یزد، جهت سب مدارج علمی و اجتهاد به مراکز علمی مهاجرت نمود. وی ابتدا به حوزه علمیه قزوین سفر کرد و در آن جا از درس شهید ثالث «محمد صالح برغانی» استفاده برد و در درس فلسفه و حکمت «ملا آقا حکمی» شرکت جست. ایشان از علما و مجتهدان آن خطه به حساب می آمد و دارای کرسی درس و تعلیم بود، همان گونه که در فهرست اسامی علمای مدرسه صالحیه قزوین، اسم ایشان به عنوان مجتهد و مدرس آمده است.
[۶] دایره المعارف تشیع، ج۲، ص ۶۸.


۳ - ورود به حوزه نجف



آیة الله فاضل اردکانی پس از سفر به قزوین و به نقلی سفر به تهران به همراه عمویش محمد تقی اردکانی که از طرف حکومت به تهران احضار شده بود، عازم نجف اشرف گردید. وی که روح خود را تشنه تحصیل معارف الاهی و فیوضات ائمه ـ علیهم السلام ـ می دید با شور فراوان وارد حوزه علمیه نجف اشرف شد. نجف در آن روزگار بزرگ ترین حوزه شیعیان به شمار می رفت و علما و مراجع بزرگی در آن به تدریس مشغول بودند.
[۷] دایره المعارف تشیع، ج۲، ص ۶۸.

وی به حوزه درس «شریف العلما» (متوفای ۱۲۴۵ یا ۱۲۴۶ هـ . ق) ملحق گشت و تقریرات او را در مبحث بیع فضولی از کتاب تجارت نوشت. پس از وفات «شریف العلما» به حلقه درس «سید ابراهیم قزوینی» (صاحب ضوابط) درآمد و از مقربان و معتمدان بر جسته حضرت آیة الله قزوینی گردید؛ به طوری که تا او در محضر استاد حاضر نمی شد، آیة الله قزوینی درس را آغاز نمی کرد. همچنین آیة الله قزوینی، وی را «فاضل» نامید.
[۸] طرائق الحقایق، ج۳، ص ۳۹۸.


۴ - اقامت در کربلا



آیة الله فاضل اردکانی به سرعت تحصیلات خود را در عالی ترین پایگاه علمی تشیع یعنی نجف اشرف به پایان رسانید و از بسیاری از علمای آن روزگار اجازه اجتهاد کسب نمود. وی سپس در شهر کربلا کنار بارگاه حضرت سید الشهدا ـ علیه السلام ـ قاامت گزید و روزها در صحن بزرگ آن حضرت به تدریس پرداخت. او آن چنان در فقه و اصول بین علما و فضلا مشهور شد که سیل طلاب و مشتاقان علم، به سوی کربلا و حوزه درسی ایشان روان شدند. او تا پایان عمر خویش در کربلا به سر برد و به تربیت شاگردان و مجتهدان بسیاری موفق گردید.
[۹] نقباء البشر، ج۲، ص ۵۳۱.


۵ - دانشوری بزرگ



علامه محمد حسین اردکانی معروف به «فاضل اردکانی»، عالم جلیل القدر و مرجع اوایل سده چهاردهم عهد ناصر الدین شاه بود که بسیاری از مجتهدان از درس ایشان کسب فیض نموده اند. وی با استاد الفقها شیخ مرتضی انصاری، هم دوران بود. آیة الله حاج شیخ مرتضی حائری از والد بزرگوار خود نقل می کند:
مرحوم محمد حسین شهرستانی ـ که از شاگردان مبارز آیة الله فاضل اردکانی بود و پس از استاد، ریاست دینی و کرسی درس به وی رسید ـ بالای سر مبارک حضرت سید الشهدا ـ علیه السلام ـ قسم یاد کرد که: ایشان از شیخ انصاری اعلم است.
[۱۰] تاریخ اردکان، ج۱، ص ۲۲۶.

همچنین آیة الله اراکی در مصاحبه ای ضمن تأیید این مطلب می فرمایند:
«آقای محمد حسین شهرستانی معتقد بود که فاضل حتی از شیخ انصاری هم، اعلم است.»
[۱۱] مجله حوزه، شماره ۱۲.


۶ - مقامات علمی و اخلاقی



بازار دانش در روزگار او، در کربلا رونق یافت و کربلا در روزگار او به وجود دانشمندان بسیار به خود می بالید. نام فاضل در مجامع پیچید و روز به روز شهرت او بالا گرفت؛ به گونه ای که به مرجعیت دینی عموم مسلمانان رسید و دارای نفوذ گسترده و آوازه ای بلند و شخصیتی فراگیر گشت و در شمار اوتاد و پرهیزگاران راستین که بدان ها مثال می زنند، درآمد. او از دنیای مادی سخت دوری می گزید و به جاه و مقام بی اعتنا بود و تنها به انجام واجبات دینی از قبیل تدریس و رهبری و راهنمایی و نشر احکام اسلام می پرداخت.
آیة الله فاضل به ساده زیستی و حسن خلق و روشن بینی مشهور بود. او در خانواده ای با تقوا در کمال ساده زیستی و در کنار و همراه با مردم، رشد و نمو نمود و این شیوه را خط مشی خود قرار داد. در کربلا، گاهی نماز مغرب و عشار را در صحن و بیشتر در محاذات خیمه گاه حسینی به جماعت می گزارد.
صاحب طرائق الحدایق می نویسد:
«آیة الله فاضل در جوار فیض ذخائر حسینی بودند و محققان هر صبح و شام در پای منبر تدریس، از درس فقه و اصول بهره می بردند. رجال دولت عثمانی، در انجام دستوراتش هیچ تأملی نداشتند؛ تا چه رسد به ایرانی، عرب و عجم که طوق ارادتش را بر گردن نهاده بودند. کمتر کسی به آن اخلاق در آفاق یافت می شد.»
[۱۲] طرائق الحقایق، ج۳، ص ۴۹۹.

وی در پاکیزگی و اخلاق، نمونه یکی روحانی الاهی بود و با این اقتدار؛ بسیار افتاده، متواضع، خوش خو، خوش رو، و خوش برخورد بود و ریا و تکبر با او بیگانه می نمود.
در مورد آیه الله فاضل مطالب فراوانی نقل شده است از جمله این که: حضرت آیة الله حائری یزدی می فرماید:
«مرحوم حاج میرزا حسن شیرازی از شاگردان شیخ انصاری در سفری که برای زیارت قبر امام حسین ـ علیه السلام ـ به کربلا آمده بود، در جلسه درس آیة الله فاضل اردکانی حاضر شد. فاضل فرمایش شیخ انصاری در باب استصحاب کلی، قسم ثانی را بیان نمود و به فرمایش شیخ ایراد کرد، میرزا حسن شیرازی می گوید: «هر چه فکر کردم نتوانستم جوابی برای ایراد ایشان بیابم. پس از بازگشت، ایراد آیة الله فاضل را به استاد خود گفتم؛ شیخ انصاری مدت زیادی فکر کرد و سرانجام سخن آیة الله فاضل را پذیرفت و نظرشان در این باب عوض شد.»
[۱۳] زندگی نامه آیه الله حاج شیخ عبدالکریم حائری، ص ۲۸.


۷ - احترام به مرجعیت



آیة الله فاضل اردکانی ارز دانشمندان بزرگ و مرجع تقلید در عصر ناصر الدین شاه به شمار می رفت؛ با این حال از پذیرش استفتائاتی که از طرف شاگردش میرزای شیرازی برای وی فرستاده می شد، امتناع می ورزید و می گفت:
«مرجعیت میرزا برای ما بس است و خدشه دار کردن آن شایسته نیست».
[۱۴] تاریخ اردکان، ج۱، ص ۲۲۹.

وی زندگی در گمنامی و بی نشانی را برگزیده بود و به تربیت مبلغان دین می پرداخت. حاصل تلاش بی وقفه و خالصانه ایشان را می توان، تربیت دانشمندان و مجتهدانی دانست که هر کدام بعد از استاد، راهنما و رهبر مردم قرار گرفتند.
آقا بزرگ تهرانی در کتاب الذریعه تعدادی از افرادی را که از آیة الله فاضل اجازه اجتهاد دریافت نموده اند به این ترتیب نام می برد:
ـ میرزا جعفر بن میرزا علی نقی طباطبایی حائری (متوفای ۱۳۲۰ هـ . ق).
ـ علامه میرزا محمد حسین بن محمد علی مرعشی شهرستانی (متوفای ۱۲۹۲ هـ . ق)
ـ سید علی بن محمد علی حسینی میبدی (متوفای ۱۳۲۵ هـ . ق)
ـ سید مصطفی بن سید هادی بن سید مهدی بن دلدار علی نصر آبادی کهنوی (متوفای سال ۱۳۲۳ هـ . ق)
[۱۵] الذریعه، ج۱، ص ۱۷۹.

علاوه بر اینان عده ای دیگر از شاگردان آیة الله فاضل اردکانی هستند که با بهره گیری از درس ایشان به درجه اجتهاد رسیده اند.

۸ - آگاهی سیاسی



در واقع «رژی» که میرزای شیرازی فتوای تحریم تنباکو را صادر کرد، وقتی دولت مردان نتوانستند رضایت مردم را جلب کنند و آن ها را از پیروی حکم میرزای شیرازی باز دارند؛ بر آن شدند علما را وادار کنند تا حکم حلال بودن استعمال دخانیات را صادر نمایند. آن ها از این طرق نتیجه ای نگرفتند و کلیه علمای مقیم ایران و بین النهرین به استثنای مرحوم «سید عبدالله بهبهانی» در تهران، از مخالفت دست برنداشتند.
«امین السلطان»، «علاء الدوله» و عده ای دیگر را به عراق فرستاد و به کمک «مشی الوزراء» کارپرداز ایران در بغداد درصدد تطمیع علمای آن جا بر آمدند؛ تا شاید بتواند نیتش را عملی کند. این عده به سراغ عالمان بزرگ در نجف و کربلا رفتند؛ از جمله: آیة الله فاضل اردکانی، «شیخ زین العابدین مازندرانی» و «میرزا حبیب الله رشتی». اقدامات مأموران دولت کوچک ترین تأثیری در آن ها ننمود و همگی گفتند:
«آن چه میرزای شیرازی فرموده اند، حکم است و طاعت بر همه لازم است».
[۱۶] فرهنگ یزد، شماره ۱۲، مقاله دکتر سید محمد طباطبایی اردکانی.


۹ - شاگردان



آیة الله فاضل اردکانی پس از دریافت اجازه اجتهاد و روایت از استادان خود: ملا محمد تقی اردکانی، «صاحب ضوابط» سید ابراهیم قزوینی . شیخ آقا بزرگ تهرانی در کتاب الذریعه می گوید: فاضل اجازه ای برای شاگردش «میرزا محمد همدانی» معروف به امام الحرمین» به تاریخ ۱۲۸۳ هـ . ق نوشته است، و در آن اجازه نامه از دو تن از استادان خود نام برده است: ۱. عمویش ملا محمد تقی اردکانی که او از «سید محمد باقر حجه الاسلام اصفهانی» روایت می کند. ۲. صاحب «ضوابط الاصول (سید ابراهیم قزوینی) که او از شیخ علی کاشف الغطا روایت می نماید. و کسب مهارت های لازم در فقه، اصول، حدیث و تفسیر به تدریس پرداخت. چنان در میان دانشمندان و طلاب آن روزگار به تحقیق، دقت و توانایی شهرت یافت که مجلس درس وی از رونق و شکوفایی خاصی برخوردار شد.
شاگردان برجسته ایشان را می توان چنین نام برد:
۱. میرزا محمد تقی شیرازی
۲. علامه سید میرزا محمد حسین شهرستانی
۳. آیة الله حاج شیخ عبدالکریم حائری
۴. سید محمد حسن رضوی کشمیری
۵. شیخ مولا احمد خویینی
۶. شیخ اسماعیل محلاتی
۷. میرزا سید علی یزدی.

۱۰ - آثار



برخی از آثار به جا مانده از «فاضل اردکانی» بدین شرح است:
۱. کتاب طهارت؛
۲. کتاب صلوه؛
۳. کتاب متاجر؛
[۱۷] نقباء البشر، ج۱، ص ۵۳۲.

۴. تقریرا درس استادش «شریف العلماء»
۵. تقریرات اصولیه،
۶. تعلیقاتی بر کتاب های ریاض المسائل؛ معالم الاصول و شوارق الالهام؛
[۱۸] ریحانه الادب، ج۱، ص ۱۰۶.

۷. شرح نتایج الافکار؛
۸. رساله ای در علم حروف؛
[۱۹] سیمای اردکان، ش۷، سال ۷۲.


۱۱ - وفات



زمانی که حضرت آیة الله فاضل اردکانی بیمار و بستری بودند، شبی اهل کربلا که شیفته صفا و سادگی ایشان بودند دور او جمع شدند؛ ناگاه «فاضل» اطرافیان را جواب می کند و می گوید از این جا بروید، زمان مرگم فرا رسیده است! مردم می روند، آن گاه به پسرش می گوید برایم آب بیاور. آب مفصلی می خورند و کاملا سیراب می شوند، آن گاه به لهجه اردکانی می گوید: سلام الله علی الحسین! آب خوبی خوردیم! و مردن خوبی هم می کنیم. پس خودش به رو قبله خوابید و در آن حال روحش به عالم باقی شتافت، وی این چنین سبک بار مردن و رفتن را با خوش رویی پذیرفت.
[۲۰] سیمای اردکان، ش ۷، ص ۷۲.

ارتحال روح شریفش، از این عالم به سرای جاودان، در سال (۱۳۰۲ هـ . ق)
[۲۱] طرائق الحقایق، ج۳، ص ۴۹۸.
[۲۲] ریحانه الادب، ج۱، ص ۱۰۶.
اتفاق افتاد. کالبدش را در مقبره استاد بزرگوارش «آقا سید ابراهیم قزوینی» صاحب ضوابط الاصول نزدیک صحن کوچک حضرت سیدالشهدا ـ علیه السلام ـ به خاک سپردند. در تاریخ وفات «آیة الله فاضل اردکانی» اختلاف است، گروهی سال ۱۳۰۵ هـ . ق و گروهی سال ۱۳۰۲ هـ . ق را درست می دانند. عالم فرزانه، حاج میرزا محمد حسین شهرستانی از شاگردان بزرگ آن جناب، تارخی وفات استاد را سال ۱۳۰۲ هـ . ق دانسته و آن را به نظم در آورده است.

۱۲ - یاد فاضل



مرحوم آیة الله سید روح الله خاتمی امام جمعه اردکان و یزد، به جهت زنده نگاه داشتن یاد آن عالم جلیل القدر، کتابخانه عمومی بزرگی در مدرسه علمیه اردکان از توابع استان یزد تأسیس و به نام «آیة الله فاضل اردکانی» نامگذاری نمود. این کتابخانه در سال (۱۳۷۰ هـ. ش) تجدید بنا و تکمیل گردید.
[۲۳] سیمای اردکان، ش ۷، سال ۷۲.



۱۳ - پانویس


 
۱. نقباء البشر، ج۲، ص ۵۳۱.
۲. اعیان الشیعه، ج۶، ص ۱۴۲.
۳. فرهنگ یزد، ش ۱۲، مقاله دکتر سید محمود طباطبایی اردکانی، شجره نامه آیه الله فاضل اردکانی.
۴. ماهنامه سیمای اردکان، ش۷، فروردین ۷۲.
۵. فرهنگ یزد، ش ۱۲، مقاله مرحوم دکتر سید محمود طباطبایی اردکانی.
۶. دایره المعارف تشیع، ج۲، ص ۶۸.
۷. دایره المعارف تشیع، ج۲، ص ۶۸.
۸. طرائق الحقایق، ج۳، ص ۳۹۸.
۹. نقباء البشر، ج۲، ص ۵۳۱.
۱۰. تاریخ اردکان، ج۱، ص ۲۲۶.
۱۱. مجله حوزه، شماره ۱۲.
۱۲. طرائق الحقایق، ج۳، ص ۴۹۹.
۱۳. زندگی نامه آیه الله حاج شیخ عبدالکریم حائری، ص ۲۸.
۱۴. تاریخ اردکان، ج۱، ص ۲۲۹.
۱۵. الذریعه، ج۱، ص ۱۷۹.
۱۶. فرهنگ یزد، شماره ۱۲، مقاله دکتر سید محمد طباطبایی اردکانی.
۱۷. نقباء البشر، ج۱، ص ۵۳۲.
۱۸. ریحانه الادب، ج۱، ص ۱۰۶.
۱۹. سیمای اردکان، ش۷، سال ۷۲.
۲۰. سیمای اردکان، ش ۷، ص ۷۲.
۲۱. طرائق الحقایق، ج۳، ص ۴۹۸.
۲۲. ریحانه الادب، ج۱، ص ۱۰۶.
۲۳. سیمای اردکان، ش ۷، سال ۷۲.


۱۴ - منبع



سایت اندیشه قم    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.